|
کد مطلب: 130173
بعضي گمان کردهاند مردم ما عقب افتادهاند و فرق پدر از پسر را نميشناسند
تاریخ انتشار : 1393/10/23 12:06:54 نمایش : 1029
بعضي گمان کردهاند مردم ما عقب افتادهاند و فرق پدر از پسر را نميشناسند وقتي خود حسينعلي منتظري نتوانست خللي بر انقلاب وارد کند، از فرزندان منحرف پدران بزرگي که خونشان ضامن اصالت انقلاب بوده، چه کاري ساخته است.
به گزارش پايگاه خبري تحليلي پيرغار، سعدالله زارعي در کيهان نوشت: با وقوع «انقلاب اسلامي» در ايران، تحولات بزرگ جهان رنگ و بو و معناي ديگري پيدا کرد و از اين رو نزديک به چهار دهه پس از وقوع انقلاب، هر تحول مهم در بستر آن مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرد و همگان ميخواهند بدانند پديده جديد چه نسبتي - سلبي يا ايجابي- با انقلاب اسلامي دارد.
از اين جهت انقلاب اسلامي با دو انقلاب فرانسه و روسيه که در ادبيات سياسي از آنها به مهمترين، ريشهدارترين و مؤثرترين تعبير ميشدند، تفاوت بنيادي دارد. انقلاب فرانسه انقلاب مهمي بود ولي با همه آنکه آثار بلند مدتي در حوزههايي از حيات بشر برجاي گذاشت اما در کمتر از يک دهه بالندگي خود را در حوزه سياسي و اجتماعي از دست داد.
کما اينکه انقلاب اکتبر روسيه هم در يک دوره پنج تا شش ساله از کانون توجه مردم روسيه خارج شد. امروز وقتي از انقلاب اسلامي سخن به ميان ميآيد مخاطب آن را يک خاطره تاريخي به حساب نميآورد بلکه هيجان و تلاطم آن را هنوز نيز لمس ميکند. اين بالندگي البته بخشي هم مرهون تداوم دشمنيهايي است که عليه اين انقلاب به شکلهاي جديد دنبال ميشود.
در خصوص تداوم تأثير الهامبخشي انقلاب اسلامي گفتنيهايي وجود دارد:
۱- انقلاب اسلامي ايران با جانمايه «معنويت» شکل گرفته و اين مهمترين تفاوت اين انقلاب با انقلابهاي ديگر است و از اين رو تا زماني که عطر معنويت و ايثار از اين انقلاب به اطراف پراکنده شود، انقلاب حيات مؤثر خود را ادامه ميدهد. امروز به برکت فداکاريهايي که اين ملت در عرصه جهاد و شهادت دارد، گرههاي سخت و کور باز ميشوند و نيروهاي جديدي به اين باور ميرسند که معنويت ميتواند ناشدنيها را در دسترس قرار دهد. اين نيروي جديد خود پرچمدار مرحلهاي جديد از انقلاب اسلامي ميشوند. به يک مثال عجيب اما واقعي توجه کنيد: «سرتيپ عباس» فرماندهي لشکر پنج عراق را در دوران جنگ ۸ ساله عراق عليه ايران بعهده داشته و در عين عضويت در رده بالاي ارتش بعث، عضو حزب بعث هم بوده است.
«عباس» در عمليات بيتالمقدس که منجر به آزادي خرمشهر شد رو در روي رزمندگان اسلام جنگيده و در عملياتهاي بعدي هم در حمايت از رژيم بعثي عراق چيزي کم نگذاشته است. زمان ميگذرد، صدام سقوط ميکند و ارتش بعث منحل ميشود. بسياري از شاگردان سرتيپ عباس تحت فرماندهي فرماندهان سابق براي بازگرداندن حزب بعث وارد جنگ ميشوند و اين اواخر با «داعش» يک جبهه واحد عليه دولت کنوني عراق تشکيل ميدهند اما «لواء عباس» که حالا به ۷۰ سالگي پا گذاشته و به يک نظامي سابق- بازنشسته- تبديل شده است راه ديگري را ميپيمايد او خود را به نيروهايي که پس از حمله داعش به عراق و با فتواي آيتالله العظمي سيستاني يک سازمان جديد شبه نظامي تشکيل دادهاند تا شر مشترک داعش و بعث را ريشهکن کنند، ميرساند و ميگويد: «من هيچ نميخواهم، نه حقوق، نه رتبه و نه موقعيت، آمدهام تا دينم را ادا کنم و جان خود را در راه اسلام فدا نمايم.»
او در ميدان وارد ميشود و روي در روي شاگرداني که خود او در دوره فرماندهياش بر لشکر پنج تربيت کرده است، قرار ميگيرد و در عملياتهاي پي در پي در العظيمه، امرلي، جرفالصخر بسياري از جنايتکاران بعثي داعشي را از پا در ميآورد و در نهايت در عمليات چند هفته اخير سپاه اسلام در «ضلوعيه» به شهادت ميرسد در حالي که روي لباس او هيچ علامت و نشانهاي از يک فرمانده دلير ديده نميشود. حالا «لواءعباس» در عراق يک اسطوره است و به «لواء عباس حر» شناخته ميشود. اين يکي از نمونههاي معنويت انقلاب اسلامي است که يک دشمن عنود را به يک شهادتطلب آزاده تبديل کرده است. لواء عباس راه جديدي را در عراق براي تداوم انقلاب اسلامي نشان داده است.
۲- انقلاب اسلامي در بعد خارجي هميشه «دشمنان بزرگ» داشته است. انقلاب ايران در دهه اول با دشمني دو ابر قدرت و در واقع دشمني همه نظام سلطه مواجه بود در دهه دوم و پس از فروپاشي شوروي با دشمني کل بلوک غرب- اروپا و آمريکا- مواجه شد. در دهه سوم اين دشمني استمرار پيدا کرد و يک جبهه گسترده منطقهاي از رياض تا تلآويو به آن اضافه شد. از اين رو انقلاب اسلامي و ايران در طول اين دوران همواره «حرف اول» بوده و حريف اول به حساب ميآمده است و امروز دشمن به اين نقطه رسيده است که اگر اعتراف به حقوق ايران راه را بر زيادهخواهي ميبندد و بايد از آن پرهيز کرد اما اعتراف به اينکه عليرغم همه اين چهار دهه دشمني، انقلاب اسلامي قدرت اول و مؤثر منطقه است، راه فرار ندارد.
رئيس جمهور آمريکا اگرچه تلاش کرد تا قدرت ايران را صرفاً رنگي مادي بزند و جلوههاي اقتدار معنوي و الهي آن را ناديده بگيرد، دو هفته پيش در گفتگو با راديو NPR آمريکا به اين حقيقت بزرگ اعتراف کرد که: زماني که او در سال ۲۰۰۸ به قدرت رسيده است، ايران کنترل اوضاع را در بخش عمدهاي از جهان در دست داشته است او در حالي که ادعا ميکرد با سياستهاي او ايران ضعيف شده است، گفت: «ايران در آينده هم قدرت منطقهاي بسيار موفق خواهد بود.»
کيست که نداند قدرت ايران از ۲۰۰۸ به اين طرف همواره افزونتر شده است؟ پيروزي مطلق برنامه ايران در سوريه، تداوم پيروزي دوستان ايران در عراق، پيروزي شگرف دوستان ايران در يمن و استحکام و تداوم سياستهاي بنيادين ايران در عرصههاي مختلف، ترديدي در ادامه روند پيروزيهاي بزرگ ايران باقي نميگذارد. همين دو روز پيش دشمنان شکست خورده ايران در پاريس رژهاي نمادين بر پا کردند تا بگويند در برابر خطرات متحد هستند. اينها در سال ۲۰۰۳ از تغيير قريبالوقوع تهران خبر ميدادند و بلر نخستوزير وقت انگليس از رسيده شدن ميوههاي ايران در کاخ سعدآباد و ضيافت قريبالوقوع پيروزي غرب بر انقلاب اسلامي حرف ميزد. حالا همانها در پاريس دست خالي خود را در يکديگر گره ميزنند تا از آسيب دستپروردگان خود در امان باشند و تهران که در اين فاصله قلههاي بسياري را فتح کرده به آنان ميخندد و خود را براي چيدن ميوههاي ديگر آماده ميکند!
۳- انقلاب اسلامي در بعد داخلي از همان آغاز با کجانديشان متوهم مواجه شده است انقلاب هنوز به پيروزي نرسيده بود که جبهه ملي و نهضت آزادي با اصرار زياد روي کلمه «اسلامي» آن خط کشيدند و اعلام کردند که معناي بخش دوم «جمهوري اسلامي» را درنمييابند و بهتر اين است که به جاي آن واژه «دمکراتيک» بنشيند. بعد هم نوبت به بنيصدر رسيد و پس از آنهم گروههايي با عنوان اسلامي تلاش کردند تا پيروان امام را از طريق تقسيم کردن به «چپ» و «راست» از ميدان در کنند. بعد همانها که حالا فتنهشان گرفته بود و شماري از انقلابيون را به ضد خود تبديل و يا دچار انحراف جدي کرده بودند را به وادي ليبراليزم و غربزدگي کشاندند و اولين دولت پس از جنگ را از ارزشهاي انقلابي تهي ساختند.
همينها که در دولت سازندگي از چپ به راست آمده بودند پس از هاشمي از راست به چپ رفته و اساس انقلاب را نشانه گرفتند و برخي از آنان انکار ارزشهاي انقلاب را تا انکار خدا و دين و پيامبر وسعت بخشيدند و در يک پرده ديگر همانها که شعار خروج از حاکميت را سر ميدادند و با تحصن خود در سال ۸۲ قوه مقننه را به تعطيلي کشاندند و سوداي تعطيلي قوه مجريه را هم داشتند به صحنه آمدند و بار ديگر آهنگ تصرف قوه مجريه کردند و وقتي موفق نشدند در سال ۸۸ به بهانه انتخابات دست به کار کودتا عليه نظام اسلامي شدند. امروز همانها از قانونگرايي حرف ميزنند و مظلومنمايي ميکنند که امان از حصر و فغان از حصر!
امروز همين جريان يکبار ديگر پشت نامهاي مقدس رفته و تلاش ميکند تا بخت خود را از طريق شهيدي بزرگ که بيشترين حساسيت را نسبت به رخنه نااهلان و نامحرمان به داخل صفوف انقلاب داشته و دقيقا به همين دليل در اولين روزهاي پس از تأسيس جمهوري اسلامي به شهادت رسيده است، بيازمايند. اينک آن شهيد نيست ولي شياطين کسي را که «ميراثدار» است و در سوداي قدرت ميتواند جايگاهي پيدا کند به ميدان فرستادهاند تا نعل وارونه بزند و بگويد فتنهگراني که خون دهها نفر انسان بيگناه را بر گردن دارند و هيچکس در مهدورالدم بودن اين سران فتنه ترديدي ندارد، معصوم و مظلوم بوده و نظام جمهوري اسلامي که مصالحي آن را به عدم تعجيل در اجراي حکم صريح الهي واداشته است، ظالم و گناهکار است!
انقلاب اسلامي همه اين صحنهها را ديده و در عين حال بر جاي مانده و بر جاي خواهد ماند. مگر نه اين است که حضرت امام خميني- قدس سره الشريف- در هنگامه بالا گرفتن فتنه منتظري و زماني که خيليها گمان ميکردند، دوره بالندگي انقلاب سپري شده و حالا اين جنگ خانگي است که آينده انقلاب را تعيين ميکند، آن جمله معروف را فرمودند: «جنگ ما فتح فلسطين را در پي خواهد داشت» و امروز ميبينيم که مقدمه اين فتح هم در فلسطين و هم در خارج آن فراهم شده است.
امروز کرانه باختري در حال مجهز شدن به سلاحهايي است که اسرائيل را به روز سياه خواهد نشاند و آزادي عراق که در شعارهاي ما «مقدمه لازم» رهايي قدس بود، محقق شده است. مگر نميگفتند «بهر آزادي قدس از کربلا بايد گذشت» بنابراين انقلاب اسلامي از فتنهها به درون خود فرو نرفته و رسالت خود را هيچگاه واننهاده است. امواج توطئههاي رنگارنگ ميآيند و بر صخرههاي کنار ساحل ميکوبند ولي خود متلاشي ميشوند و صخره، روشنتر از قبل حيات خود را ادامه ميدهد. اين ويژگي هم خاص انقلاب اسلامي است. انقلابهاي ديگر نتوانستند در برابر امواج مخالف تاب بياورند. بعضي گمان کردهاند مردم ما عقب افتادهاند و فرق پدر از پسر را نميشناسند وقتي خود حسينعلي منتظري نتوانست خللي بر انقلاب وارد کند، از فرزندان منحرف پدران بزرگي که خونشان ضامن اصالت انقلاب بوده، چه کاري ساخته است.
ترديدي نداريم که اگر اين پدران شهيد ميبودند چنين فرزنداني را از خود ميراندند. انقلاب، انقلاب خدايي است و شياطين نميتوانند در پوست انبيا بروند و مؤمنين را به مساجد ضرار بکشانند.
|
شهرستان فارسان در یک نگاه |
|
خبرنگار افتخاري |
|
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
google-site-verification=sPj_hjYMRDoKJmOQLGUNeid6DIg-zSG0-75uW2xncr8
google-site-verification: google054e38c35cf8130e.html
|
|
|